عظمت جهان هستی به هر اندازه و کیفیت هم که خیره کننده باشد به همان اندازه در برابر قدرت الهی مطرح است که یک تصور ناچیز در برابر فعالیتهای بیکران مغز و روح انسانی. آیا چنین نیست که موجی از اندیشه ی آدمی می‌تواند جهانی را دگرگون کند؟ موجی از اندیشه در مقابل دگرگون شدن جهان، از آن جهت به نظر ناچیز می‌آید 


که مغز ما همواره بزرگیها و عظمتها را با مقیاسات کمی و کیفی در حدود دانسته‌ها و خواسته‌های خود می‌سنجد. اگر بشر با چشم خویش محصولات خیره کننده ی اندیشه را نمی دید، به هیچ وجهی امکان نداشت که استناد آن محصولات خیره کننده را به اندیشه باور نماید. معمولا بشر وقتی که کلمه ی قدرت را می‌شنود، نوع یا انواعی از نیروها را که در طبیعت در حالجریان و تولید است مجسم می‌سازد، آنگاه میان قدرت و محصول آن، مطابقتهایی را برقرار می‌بیند و در نتیجه می‌گوید: این چه نوع قدرتی است که دستگاه هستی را بسازد و آن را بگرداند؟! ولی با توجه به مثال اندیشه و محصول آن این تعجب از بین می‌رود. درباره ی عوامل متحرک هوا و بادها مباحث مشروحی صورت گرفته است. قوانین شگفت انگیز در موضوع وزیدن بادها و انواع آنها از مسائل بسیار جالب عالم طبیعت است که از نظم بسیار عالی حرارت و برودت و قرار گرفتن و در واحدهای جغرافیائی حکایت می‌کند و همچنین نتایج و محصولات حیاتی بادها مانند تلقیح، آیات الهی را برای انسانهای حقیقت جو نمودار می‌سازد. موضوع کوه‌ها و تحول آنها در دوران گوناگون زمین شناسی، یکی دیگر از موضوعات بیان کننده ی نظم عالم طبیعت است که هموارههشیاران را به خود جلب کرده است. گروهی از مردم گمان می‌کنند که بیان منابع اسلامی درباره ی کوه‌ها مخالف نظریه ی جدید علمی است که می‌گوید: زمین متحرک است، ولی با نظر به کلماتی که در جمله ی مورد بحث و تحلیل به کار رفته است، این اشتباه برطرف می‌شود، زیرا کلمه ی میدان به معنای اضطراب و سراسیمه گی است وجود کوه‌ها در کره ی زمین برای تعدیل اضطراب است که بدون آن زندگی امکان ندارد مانند منظور نمودن ثقل برای اعضای کشتی اقیانوس پیما که کشتی را از خطر حرکات و اضطرابات سرنگون کننده محفوظ می‌دارد. 

علامه جعفری از کتاب شرح نهج البلاغه